تصویر لودکننده

گفتگو با حجت الاسلام وافی در آخرین جلسه هیأت ماهنامه خیمه در سال 1401

در وقت طغیان انسان، زمینه دعا شکل گرفت. چرا؟ چون نیاز به روح انکسار است، نیاز به خضوع و خشوع است. نیاز به این است که انسان‌ها در جایی خودشان را جمع و جور کنند. از صحیفه سجادیه چه «می‌دانیم» و چه «می‌خواهیم»؟

در وقت طغیان انسان، زمینه دعا شکل گرفت. چرا؟ چون نیاز به روح انکسار است، نیاز به خضوع و خشوع است. نیاز به این است که انسان‌ها در جایی خودشان را جمع و جور کنند.

از صحیفه سجادیه چه «می‌دانیم» و چه «می‌خواهیم»؟

طغیان انسان

مشهور است که خیلی ها می‌گویند که امام زین‌العابدین سیدالساجدین در این سیر حرکتی‌ای که در کنار مأموریت نسبت به امامت داشتند، کارهایی را انجام دادند. حضرت بعد از جریان کربلا – غیر از پاسداشت و نگهداشت قیام کربلا – وظیفه اصلی داشتند. رابطه بین امت و امامت را دوباره شکل بدهند و ترمیم کنند؛ چیزی نگذشته از اینکه امت ریختند و حسین فاطمه را به شهادت رساندند. این خلاء نیروهای اصیل و مخلص و شایسته ای که سیدالشهدا فرمود: به خدا قسم با وفاتر و بهتر از اصحاب خودم پیدا نمی کنم! و در یک روز، بیش از ۱۳۰ نفر از دور و بر سیدالشهدا از اصحاب حَلَتْ بِفِنائِک به شهادت برسند. این خلاء و نقصان عظیم در جبهه حق را هم حضرت زین‌العابدین لازم بود باز‌سازی کنند و نیروهایی را در دور و بر برای جریان آینده تربیت کند؛ از آن غلام سیاه – به حسب ظاهر – برده ای که در خانه امام سجاد بوده است تا شاگردان ویژه. گاهی گفته می‌شود که به خاطر جو، یا مبارزه با خلفای جور، مبارزه با تفکرات ضاله و انحرافی و مکاتبی که احساس می‌کردند فرصت دارند بیایند و از سمت حاکمیت وقت و زمینه هم برایشان فراهم بود؛ همه اینها را در نظر بگیرید! جریان مناجات و دعا و نیایش به عنوان یک الدعاء سلاح المؤمن به میدان آمد و امام سجاد هم داعیه دار این جریان شدند، ولی نه به خاطر اختناق؛ یعنی این شهرت درست نیست. ما روایات بی شماری از آن حضرت داریم. شما فرض کنید حدود دو هزار روایت از امام سجاد زین العابدین داریم، اگر اختناق بود چگونه می‌توانستند این تعداد روایت داشته باشند؟ مسئله این نبود که به خاطر جو اختناق و فشار، امام سجاد آمدند در قالب دعا، معارف را منتقل کردند؛ نه! یک اتفاقی مهمتر از این بود؛ روح دعا، روح خضوع و خشوع و ادب است، روح انکسار و شکستگی است. چه زمانی این اتفاق افتاد؟ وقتی که طغیان انسان اتفاق افتاده بود/ إن الإنسان لیطغى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنی. اینکه در گودی قتلگاه سیدالشهدا به شمر خطاب می‌کنند، آن جمله مشهور که: یا شیعه آل أبی سفیان! إن لم یکن لکم دین و کنتُمْ لا تخافون المعاد فکونوا أحراراً فی دُنیاکم. در روایت دارد و سید بن طاوس می‌فرماید که این را با فریاد بلند، صاح الحسین، که یعنی همه توانش را سیدالشهدا جمع کردند و این جمله را فرمود. حضرت سر زانو بلند می‌شدند، با صورت به زمین می‌خوردند و این جمله را می فرمودند: تعبیر آنجا این است که شمر برگشت صدا زد: ما تقول یابن فاطمه. و عجیب است که این‌ها یَابنَ علی و یَابنَ امیرالمؤمنین نمی‌گفتند و خیلی مظلومیت مولا امیرالمؤمنین عجیب است. ما وقتی در زیارت عاشورا سلام می‌کنیم: السلام عَلَیکَ یَابْنَ فاطمه الزهراء، بالاترین فضیلت و منقبت را برای سید الشهدا است ولی آن‌ها اسم امیرالمؤمنین را نمی خواستند. حضرت فرمودند که: أنا الذى أقاتلکم و تقاتلونی. من دارم با شما می‌جنگم و شما هم با من می جنگیدید. و النساءُ لَیسَ عَلَیهِن جناح. آن‌ها که گناهی نکرده اند. فامنعوا عُتاتَکم و طُغاتَکم و جُهالَکم عن التعرض لحَرَمى ما دُمتُ حَیاً.

در وقت طغیان انسان، زمینه دعا و بستر دعا شکل گرفت و حضرت با سلاح دعا به میدان آمدند، چرا؟ چون نیاز به روح انکسار است، نیاز به خضوع و خشوع است. نیاز به این است که انسان‎ها در جایی خودشان را جمع و جور کنند.

رکن چهارم سلامت

ما نه نسبت به صحیفه سجادیه، در دنیا نسبت به توجه به دعا عقب هستیم و جا مانده‌ایم. در کاربرد دعا هم ضعیف هستیم! یعنی الآن مکاتب و تفکرات و نگاه‌هایی در دنیا داریم که وقتی در جریان آن وارد می‌شویم و بررسی می‌کنیم، می‌بینیم مثلا به این رسیده اند که دعای برای دیگران مستجاب است. در کتاب‌های پزشکی خودشان نقل می‌کنند که دکتری به بیمارستانی که در حوزه بیماران روحی و روانی کار می کرد آمد و آن دکتر نرفت که بیماران را ببیند، گفت: نمی‌خواهم ببینم؛ پرونده‌های آن‌ها را بیاورید! و دو سال در اتاقی با پرونده‌های اینها بود و تک تک آنها خوب می شدند و مرخص می‌شدند، می نشست آنجا با دردها و ضعف‌های این‌ها می‌سوخت و بعد با آن مبداء و خالق هستی ارتباط می‌گرفت و در حق آنها عجز و لابه می‌کرد و می‌خواست که خدایا، این‌ها را از این گرفتاری نجات بده! او به این حقیقت و باور رسیده بود هر که باشد. هر کسی به این حقیقت رسیده باشد، جواب می‌گیرد؛ این سنت الهی است که تو برای دیگری دعا کنی، دعایت مستجاب است. چون با زبان دیگری است. یا بیماری وارد اتاق عمل نمی شود، دکترها جمع می شوند، اتاق عمل را آماده کردند و نمی‌آید، می‌گوید: آن کسی که قرار بود برای من نیایش و دعا بخواند، آن مبلغ دینی در بیمارستان نیامده است تا برای من دعا کند، و بعد، بین حقوقدان‌ها بحث شد، مقالات نوشته شد و بعضی از این‌ها اثبات کردند که اتاق عمل و اطبا باید صبر کنند تا برای بیمار آن نیایش خوانده شود، چون این دعا در بهبودی و سلامتی او نقش دارد. اصلا این نگاه، یک نگاه درون دینی صرف انسان‌های معتقد مذهبی نیست؛ جریان دعا، فراتر از این قضایاست. و حرفم این است که آنها رسیده اند به اینکه ما رکن چهارم سلامت داریم، یعنی تا یک دوره‌ای می‌گفتند سلامت یعنی قطع عضو نشده باشی و یا بیماری ای نداشته باشی، سالم هستی! بعد به این رسیدند که طرف تفکرش و ذهنش و روانش هم باید سالم باشد، فقط جسمش که نیست، یعنی به رکن دوم سلامت رسیدند. بعد از مدت‌ها، به رکن سوم سلامت رسیدند که ارتباطات با دیگران است. یعنی سلامت جمعی و اجتماعی لازم دارد. اگر کسی در حوزه فردی خوب است ولی در حوزه ارتباطاتش خوب نیست، پس سالم نیست! دنیا حدود صد سال است که به رکن چهارم سلامت به نام سلامت معنوی رسیده است. در دنیا گروه‌های پزشکی و اطبا و دیگران به این سلامت معنوی رسیدند و دارند این را اثبات می‌کنند که این سلامت معنوی اتفاقا به سلامت قبلی تأثیر گذار است. در دعای ۲۵ صحیفه سجادیه نگاه کنید، آنجا می گوید که خدایا، بچه ها و فرزندان و جامعه من….! أصح لى أبدانهم، نمی گوید اجسامهم. آنقدر این کلمه ها و واژه ها دقیق است! چرا سلم نمی گوید، میگوید اصح؟ صحت با سلامت چه فرقی میکند؟ من یک وقتی گفتم اینکه می‌فرمایند با دوستان و اولیای خدا، با کسانی که در مسیر خدا هستند با نُصح رفتار کنید! کلمه نصح را نمی شود معنا کنیم، چون پنج تا کلمه درونش هست. دلسوزی، صداقت، اخلاص و جنسی از مشورت دارد. آنجا می‌گوید: اصح لى أبدانَهُمْ. بدن، سلامت پایه اول، بعد، می‌گوید: ادیانهم. یعنی جنس این روح و روان و اعتقاد و طرز بینش و نگاه مهم است، بعد، می‌گوید: أَخْلاقَهُمْ. جالب این است که جریان دین را امام سجاد از اخلاق جدا کردند. یعنی ممکن است کسی دین داشته باشد، ولی اخلاق نداشته باشد و کسی ممکن است اخلاق داشته باشد ولی دین نداشته باشد؛ حضرت کنار هم و در عرض هم می آورند أدیانَهُمْ وأَخْلاقَهُمْ، یعنی حوزه سلامت ارتباطات اجتماعی، رکن دیگرش است. بعد، چهارمی را که می‌خواهند بگویند، یک واژه ای می‌گویند دنیا باید دنبال این جمله بدود! حضرت نمی‌فرمایند سلامت معنوی، سلامت روحی، ما یک کلمه ای داریم که اصلا معادل ندارد، حضرت می فرماید: وَعافِهِمْ فى أَنفُسِهِم وَ فِى جوارحهم. عافیت! اصلا نمی شود عافیت را ترجمه کرد، چون ممکن است کسی مریض باشد، ولی عافیت داشته باشد. ممکن است سالم باشد، عافیت نداشته باشد و خود این عافیت را اصلاً شما در روایات که بگردید، خودش یک ماجراست!

بعد حضرت خیال همه را راحت می‌کنند، می فرماید: خدایا، اگر به من ندادی، من می‌دانم همه را برای من نگه می‌داری یک جایی پس می‌دهی! یک حساب داری، از دستم نمی‌رود. یعنی این آرامش را هم به انسان می‌دهند که فکر نکند چیزی به دست نیاورده، بلکه خدا برایش نگه می‌دارد. در روایت هم دارد که خیلی روایت عجیبی است که فردای قیامت، خدا از بنده‌اش همان طور که یک برادر از برادرش عذرخواهی می‌کند، کَما یَعتَذِرُ الأخ. چرا پیچیده اش کنیم، چرا توجیهش کنیم؟ در مناجات شعبانیه برای چه، طور دیگری ترجمه می‌کنید؟ می گوییم ان اخذتنی بجرمی اَخَذْتُکَ بِعَفوک. ابتدا می گوید اگر مؤاخذه کنی مرا، ولی قسمت بعدش را ترجمه کردند: من می‌گیرم تو را! می‌گیرم یعنی چه؟ مؤاخذه است! امام دو کلمه یک جور انتخاب کرده، ایشان نمی توانست یک مقدار عبارات را جابه جا کند که آن جنبه ادب و خضوع و خشوع رعایت شود؟ حرف دارد! خدای متعال اجازه داده تا به زبان امام جاری شده است.

اینها آن چیزهایی‌ست که در صحیفه سجادیه نسبت به دنیا و ارتباط با محیط پیرامون، طبیعت، مخلوقات و نسبت به ارتباط با دیگران و حتی نسبت به ارتباط با خود که اوجش در دعای هشتم و نسبت به ارتباط با خدا و موانع سر راه خدا، یعنی شیطان شناسی و دشمن شناسی ای که امام در صحیفه سجادیه نشان‌مان می دهند و نفس شناسی که نفس چگونه ما را دچار می‌کند و ناگزیرمان می‌کند. اصلش همین است که ما تکلیف‌مان با اینها «بدانیم و بدانیم که باید «بخواهیم» و چیزهایی را نداریم که باید بخواهیم و باید بدانیم که چه چیزی را بخواهیم در اولویت است و باید بدانیم که چگونه بخواهیم. اینها چیزهایی‌ست که در صحیفه سجادیه به دست می آید.


اخبار بیشتر:

صحیفه کتاب زندگی و شعار بخش صحیفه سجادیه

 اپلیکیشن زین العباد رونمایی می شود

اعلام برنامه‌های مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت در ماه رمضان

به اشتراک بگذارید
تصویر پیش فرض
eskandari
مطالب: 15

یک پاسخ ارائه کنید